از جهان مردگان آزاد کند اما جوابی نشنید سپس پیش «ننه» خدای ماه رفت اما او هم درخواست او را اجابت نکرد نین شوبور سپس پیش «انکی» خدای حکمت و دانایی رفت و انکی در خواست وزیر را اجابت کرد او دو موجود استثنایی خلق کرده و به جهان مرگان می فرستد آندو آب حیات را بر روی ایننه می پاشند و او زنده می شود. اما قانون این بود که کسی که از هفت دروازه مردگان عبور کرده باشد اجازه ندارد به جهان زندگان برگردد مگر اینکه یک نفر را به جانشینی خود برای جهان مردگان معرفی کند. بنابراین خدایان جهان زیرین چند تن از شیاطین را همراه «ایننه» می فرستند تا جانشینی برای خود بفرستند و «ایننه» بهمراه شیاطین وارد هر شهری که می شود خدایان آن شهر به خاک می افتند و احترام می کنند اما وقتی به شهر «کولب» شهر «
دوموزی» شوهر ایننه می رسند «دوموز» جامه قرمز پوشیده و شادی می کند ایننه از این حرکت شوهر خود خشمناک شده و او را به دست شیاطین دوزخ می سپارد. دوموزی آنقدر گریست که چهره اش سیاه شد. با رفتن دوموز که خدای گرما و چوپانان و گیاهان بود دنیا سرد میشود گیاهان خشک می شوند و گوسفندان و حیوانات چیزی برای خوردن پیدا نمی کنند. در ادامه داستان این بار خواهر «دوموزی» که الهه تعبیر خواب است به مجلس خدایان رفته و با التماس از آنها می خواهد که او را به جای برادرش به جهان مردگان ببرند مجلس خدایان در خواست او را به این شکل تعدیل می کنند که هر سال او شش ماه بجای برادرش در جهان مردگان زندانی شود. بدین صورت در روزی که اندازه شب و روز برابر می شود دوموز از جهان مردگان بیرون می آید او لباسی سرخ برتن دارد و چهره اش سیاه است اما به سبب آزادی او همگان شادی می کنند درختان شکوفه می دهند و گیاهان رویش خود را آغاز می کنند. این داستان شش دیو کیست؟...
ادامه مطلبما را در سایت دیو کیست؟ دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : usgu بازدید : 106 تاريخ : چهارشنبه 8 تير 1401 ساعت: 12:33